مستند مدرسه ای در دوردست

69 دقیقه

کارگردان:

سید محمدیوسف جلالی - حمیدرضا بهوندی

نویسنده

سید محمدیوسف جلالی - حمیدرضا بهوندی

تهیه‌کننده:

محمدنجفی - محمد فریدونی

مستند مدرسه ای در دوردست

69 دقیقه

کارگردان:

سید محمدیوسف جلالی - حمیدرضا بهوندی

نویسنده:

سید محمدیوسف جلالی

تهیه‌کننده:

محمدنجفی - محمد فریدونی

مستند مدرسه ای در دوردست؛ روایت نبردی علیه بیسوادی ایرانیان در زمان محمدرضا پهلوی

مستند مدرسه ای در دوردست روند تاسیس تا افول نهضت سوادآموزی را به تصویر می‌کشد. نهادی مردم‌محور که یکی از چالش‌های جدی کشور یعنی بی‌سوادی را در آن سال‌ها مرتفع کرد. فیلم مدرسه ای در دوردست که در مرکزمستند سفیر فیلم به کارگردانی آقایان حمیدرضا بهوندی و سید محمدیوسف جلالی و تهیه‌کنندگی آقایان محمد نجفی و محمد فریدونی تولید شد و پژوهشگر آن آقای علیرضا قربانی بود، به‌خوبی نبرد علیه بیسوادی در ایران در زمان محمدرضا پهلوی را روایت می‌کند.

مدرسه‌ای در دوردست یک فیلم در مورد دستاوردهای انقلاب اسلامی است که می‌توانید آن را در سایت سفیر تماشا، دانلود کنید و ببینید.

داستان مستند مدرسه ای در دور دست

نهضت سوادآموزی از دی ماه سال ۵۸ تاسیس شد. امام خمینی(ره) در پیامی که در رادیو و تلویزیون هم اعلام شد، فرمودند: «بی‌سوادان برای یادگیری و باسوادان برای یاد دادن به پا خیزند.» با چنین ذکاوتی، برای هر دو طرف ماجرا وظیفه ایجاد شده بود. شعار محوری نهضت سوادآموزی هم «ایران را مدرسه کنیم.» بود و همین جمله روی تابلو و لوگوی نهضت قرار گرفت.

بعد از این پیام، مردم سراسر کشور به نهضت می‌پیوندند و ایجاد زیرساخت می‌کنند. حتی جالب است که نهضت سوادآموزی که کمی بعد از جهاد سازندگی تشکیل شده بود، برای ثبت‌نام، حضور و ساماندهی مردم دفتر و ساختمان یا حتی مدرسه‌ای نداشت. بنابراین بعضا در دفاتر و ساختمان‌های جهاد سازندگی، یک اتاق یا حتی میز در اختیارشان قرار داده بودند و مردم با مراجعه به این مکان‌ها ثبت‌نام و فعالیت خود را شروع می‌کردند.

از طرفی دیگر، مدرسه و کلاس درس هم چالش دیگری بود برای آموزشیاران که با تعاملات و توافقات بین مردم آن محل و آموزشیار، کار جلو می‌رفت. برای مثال امکان داشت کسی انبار یا اتاقی از خانه‌اش را برای کلاس درس در اختیار افراد آموزش‌دیده بگذارد یا با هماهنگی با بی‌سوادان در جایی مشخص مثل زیر درختی، دشتی، صحرایی گرد هم آیند و کلاس را برقرار کنند.

این یک بخش ماجرا بود. بخش عمده دیگر ماجرا، احساس وظیفه و تکلیف ایجاد شده برای آموزشیاران بود. اوایل انقلاب جمعیت زیاد بیسوادان زنگ خطری برای جمهوری اسلامیِ تازه روی کار آمده به حساب می‌آمد. طبق یکی از آمارهای معتبر، تنها ۳ درصد جمعیت زنان روستایی سواد خواندن و نوشتن داشتند که درصدی از آن از نظام ارباب رعیتی منتج می‌شد و این فاجعه‌ای بود نسبت به سطح سواد مردان. فاجعه‌تر می‌شود وقتی بدانیم جمعیت روستانشینِ آن زمان بسیار بیش‌تر از شهرنشین بوده؛ زیرا آن زمان، شهرها ظرفیت امروزی برای مهاجرت روستاییان را نداشتند.

بیسوادی زنان؛ نقطه عطفی در موفقیت نهضت سوادآموزی

در مستند مدرسه ای در دوردست می‌بینید همان هنگام که بیش‌تر زنان با بیسوادی دست و پنجه نرم می‌کردند، یک مانع بزرگ مقابل باسوادی زنان وجود داشت. مانعی که ریشه‌اش، فرهنگی (مربوط به پیش از انقلاب) بود. اینطور که بزرگ خانواده اجازه نمی‌داد دختران خانواده کسب علم و تحصیل کنند؛ زیرا عقیده داشتند زنان اگر بیش‌تر بدانند، یاغی و از کنترل خارج شده و اطاعت اوامر نمی‌کنند!

آموزشیاران که خودشان بیش‌تر از قشر زنان باسواد بودند، خودشان را موظف می‌دانستند در مواجهه با چنین افکاری، خانواده‌ها را متقاعد کنند که علم و دانش و آگاهی زنان و دخترانشان نه‌تنها به ضررشان نیست، بلکه به سود آن خانواده تمام می‌شود (برای تربیت فرزند، رعایت بهداشت و تغذیه و…). چه آموزشیارانی که در این راه ناسزا شنیدند و سختی کشیدند ولی خم به ابرو نیاوردند. یکی از نقاط پررنگ و اثرگذار نهضت سوادآموزی، به میدان آوردن زنان و ایجاد فضای رشد و بالندگی سالم در جامعه بوده است.

از دیگر مواردی که باعث پیشرفت کشور در حل مسئله بیسوادی شده، نگاهی بوده که از همان ابتدا در مردمِ فعال در نهضت سوادآموزی وجود داشته؛ اینکه منتظر و لنگِ امکانات نمانند. همان اول می‌دانستند که قرار است همه چیز را خودشان و با کمک و همراهی مردم فراهم کنند و این نکته موجب شده بود که کار را جدی شروع کنند و به پیش ببرند.

سال‌ها بعد که جنگ به پایان رسید و منابع مالی دولت برای افزایش بودجه افزایش پیدا کرد، نهضت درگیر بروکراسی و پول‌پاشی و روحیه جهادی افراد، قربانی پول‌پرستی شد و رسالت سازمان نهضت سوادآموزی به حاشیه رفت.  بروکراسی حاکم بر سازمان باعث شد آرشیوهای نهضت سوادآموزی درگیر نامه‌نگاری‌های بسیار شود. نهایتا مستند مدرسه ای در دوردست با آرشیوهای به دست آمده از جهاد سازندگی ساخته و تکمیل شد.

ماجرای کلاس درسی که در قهوه‌خانه تشکیل شد!

یک بار گزارش آمده بود به نهضت سوادآموزی تبریز که چه نشسته‌اید؟! آموزشیاری در فلان جا کلاس‌هایش را در قهوه‌خانه تشکیل می‌دهد! برگزاری کلاس سوادآموزی در چنین جایی دون شان علم و سواد است. مسئول نهضت استان یک نفر فرستاده بود پی ماجرا را بگیرد و پرونده را هر چه سریع‌تر مختومه اعلام کند. وقتی به همان قهوه‌خانه رفتند، دیدند که بله گل بود به سبزه هم آراسته شد! بیسوادان روی تخته‌های قهوه‌خانه نشسته بودند، قهوه‌خانه‌چی و شاگردش هم به کار و آموزشیار هم پای تخته در حال تدریس.

فردِ آمده از سمت نهضت از چند نفر درس پرسید و دید وضعیت تحصیلی مطلوبی دارند. رو کرد به آموزشیار و پرسید که چرا کلاس را در قهوه‌خانه تشکیل داده‌ای؟ آموزشیار جواب داده بود که می‌خواست کلاس را جای دیگری برگزار کند؛ اما قهوه‌چی و شاگردش هم که بی‌سواد بودند، نمی‌توانستند کارشان را تعطیل کنند و به کلاس بیایند. پس پیشنهاد برگزاری کلاس در قهوه‌خانه را داده بودند و با موافقت طرفین، کلاس هر روز داخل قهوه‌خانه تشکیل می‌شد!

در نهایت فردی که از طرف نهضت آمده بود، پرونده را مختومه اعلام کرد؛ بدون اینکه آموزشیار را متهم کند. آخرین جمله آن فرد بعد از تعریف خاطره این بود؛ تجلی یافتن شعار ایران را سراسر مدرسه کنیم. ساختار مردمی نهضت همین‌قدر منعطف و یکی از علت‌های پیشرفت کشور در سطح سواد و آگاهی همین قابل کِش و قوس بودن اجزای ساختار نهضت بود. برخلاف چیزی که امروزه در ساختار صلب و غیرمنعطف اداری این عصر می‌بینیم که یک بخشنامه، دست همه بخش‌ها را در پوست گردو می‌گذارد، کارها را قفل می‌کند و چوب لای چرخ انجام وظیفه می‌شود.

دانلود مستند مدرسه ای در دوردست از سایت سفیر تماشا

مستند مدرسه ای در دوردست به سال‌های اوج نهضت که همزمان شده بود با جنگ تحمیلی می‌پردازد و راهبری این نهاد را به دست حجت‌الاسلام قرائتی توضیح می‌دهد. حتی پیشنهاد تعطیلی نهضت هم به امام خمینی داده می‌شود تا بودجه نهضت صرف اتمام جنگ تحمیلی شود؛ اما امام خمینی که ارزش علم و دانش را می‌دانستند، با این پیشنهاد مخالفت می‌کنند و در دیدار با آموزشیاران، جمله مشهور «ای کاش بشر مسلسل‌ها را به قلم تبدیل کند. آنقدری که قلم در خدمت بشر بوده است، مسلسل‌ها نبوده‌اند» را خطاب به حاضرین می‌گویند.

 

شما می‌توانید مستند مدرسه ای در دور دست را به‌صورت قانونی و آنلاین در همین صفحه از سایت سفیر تماشا دانلود کنید. همچنین پس از دانلود و تماشای آن، سوالات و نظرات سازنده خود را درباره این مستند دستاوردهای انقلاب اسلامی در بخش دیدگاه همین صفحه بنویسید.

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مستند مدرسه ای در دوردست”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مستند مدرسه ای در دوردست؛ روایت نبردی علیه بیسوادی ایرانیان در زمان محمدرضا پهلوی

مستند مدرسه ای در دوردست روند تاسیس تا افول نهضت سوادآموزی را به تصویر می‌کشد. نهادی مردم‌محور که یکی از چالش‌های جدی کشور یعنی بی‌سوادی را در آن سال‌ها مرتفع کرد. فیلم مدرسه ای در دوردست که در مرکزمستند سفیر فیلم به کارگردانی آقایان حمیدرضا بهوندی و سید محمدیوسف جلالی و تهیه‌کنندگی آقایان محمد نجفی و محمد فریدونی تولید شد و پژوهشگر آن آقای علیرضا قربانی بود، به‌خوبی نبرد علیه بیسوادی در ایران در زمان محمدرضا پهلوی را روایت می‌کند.

مدرسه‌ای در دوردست یک فیلم در مورد دستاوردهای انقلاب اسلامی است که می‌توانید آن را در سایت سفیر تماشا، دانلود کنید و ببینید.

داستان مستند مدرسه ای در دور دست

نهضت سوادآموزی از دی ماه سال ۵۸ تاسیس شد. امام خمینی(ره) در پیامی که در رادیو و تلویزیون هم اعلام شد، فرمودند: «بی‌سوادان برای یادگیری و باسوادان برای یاد دادن به پا خیزند.» با چنین ذکاوتی، برای هر دو طرف ماجرا وظیفه ایجاد شده بود. شعار محوری نهضت سوادآموزی هم «ایران را مدرسه کنیم.» بود و همین جمله روی تابلو و لوگوی نهضت قرار گرفت.

بعد از این پیام، مردم سراسر کشور به نهضت می‌پیوندند و ایجاد زیرساخت می‌کنند. حتی جالب است که نهضت سوادآموزی که کمی بعد از جهاد سازندگی تشکیل شده بود، برای ثبت‌نام، حضور و ساماندهی مردم دفتر و ساختمان یا حتی مدرسه‌ای نداشت. بنابراین بعضا در دفاتر و ساختمان‌های جهاد سازندگی، یک اتاق یا حتی میز در اختیارشان قرار داده بودند و مردم با مراجعه به این مکان‌ها ثبت‌نام و فعالیت خود را شروع می‌کردند.

از طرفی دیگر، مدرسه و کلاس درس هم چالش دیگری بود برای آموزشیاران که با تعاملات و توافقات بین مردم آن محل و آموزشیار، کار جلو می‌رفت. برای مثال امکان داشت کسی انبار یا اتاقی از خانه‌اش را برای کلاس درس در اختیار افراد آموزش‌دیده بگذارد یا با هماهنگی با بی‌سوادان در جایی مشخص مثل زیر درختی، دشتی، صحرایی گرد هم آیند و کلاس را برقرار کنند.

این یک بخش ماجرا بود. بخش عمده دیگر ماجرا، احساس وظیفه و تکلیف ایجاد شده برای آموزشیاران بود. اوایل انقلاب جمعیت زیاد بیسوادان زنگ خطری برای جمهوری اسلامیِ تازه روی کار آمده به حساب می‌آمد. طبق یکی از آمارهای معتبر، تنها ۳ درصد جمعیت زنان روستایی سواد خواندن و نوشتن داشتند که درصدی از آن از نظام ارباب رعیتی منتج می‌شد و این فاجعه‌ای بود نسبت به سطح سواد مردان. فاجعه‌تر می‌شود وقتی بدانیم جمعیت روستانشینِ آن زمان بسیار بیش‌تر از شهرنشین بوده؛ زیرا آن زمان، شهرها ظرفیت امروزی برای مهاجرت روستاییان را نداشتند.

بیسوادی زنان؛ نقطه عطفی در موفقیت نهضت سوادآموزی

در مستند مدرسه ای در دوردست می‌بینید همان هنگام که بیش‌تر زنان با بیسوادی دست و پنجه نرم می‌کردند، یک مانع بزرگ مقابل باسوادی زنان وجود داشت. مانعی که ریشه‌اش، فرهنگی (مربوط به پیش از انقلاب) بود. اینطور که بزرگ خانواده اجازه نمی‌داد دختران خانواده کسب علم و تحصیل کنند؛ زیرا عقیده داشتند زنان اگر بیش‌تر بدانند، یاغی و از کنترل خارج شده و اطاعت اوامر نمی‌کنند!

آموزشیاران که خودشان بیش‌تر از قشر زنان باسواد بودند، خودشان را موظف می‌دانستند در مواجهه با چنین افکاری، خانواده‌ها را متقاعد کنند که علم و دانش و آگاهی زنان و دخترانشان نه‌تنها به ضررشان نیست، بلکه به سود آن خانواده تمام می‌شود (برای تربیت فرزند، رعایت بهداشت و تغذیه و…). چه آموزشیارانی که در این راه ناسزا شنیدند و سختی کشیدند ولی خم به ابرو نیاوردند. یکی از نقاط پررنگ و اثرگذار نهضت سوادآموزی، به میدان آوردن زنان و ایجاد فضای رشد و بالندگی سالم در جامعه بوده است.

از دیگر مواردی که باعث پیشرفت کشور در حل مسئله بیسوادی شده، نگاهی بوده که از همان ابتدا در مردمِ فعال در نهضت سوادآموزی وجود داشته؛ اینکه منتظر و لنگِ امکانات نمانند. همان اول می‌دانستند که قرار است همه چیز را خودشان و با کمک و همراهی مردم فراهم کنند و این نکته موجب شده بود که کار را جدی شروع کنند و به پیش ببرند.

سال‌ها بعد که جنگ به پایان رسید و منابع مالی دولت برای افزایش بودجه افزایش پیدا کرد، نهضت درگیر بروکراسی و پول‌پاشی و روحیه جهادی افراد، قربانی پول‌پرستی شد و رسالت سازمان نهضت سوادآموزی به حاشیه رفت.  بروکراسی حاکم بر سازمان باعث شد آرشیوهای نهضت سوادآموزی درگیر نامه‌نگاری‌های بسیار شود. نهایتا مستند مدرسه ای در دوردست با آرشیوهای به دست آمده از جهاد سازندگی ساخته و تکمیل شد.

ماجرای کلاس درسی که در قهوه‌خانه تشکیل شد!

یک بار گزارش آمده بود به نهضت سوادآموزی تبریز که چه نشسته‌اید؟! آموزشیاری در فلان جا کلاس‌هایش را در قهوه‌خانه تشکیل می‌دهد! برگزاری کلاس سوادآموزی در چنین جایی دون شان علم و سواد است. مسئول نهضت استان یک نفر فرستاده بود پی ماجرا را بگیرد و پرونده را هر چه سریع‌تر مختومه اعلام کند. وقتی به همان قهوه‌خانه رفتند، دیدند که بله گل بود به سبزه هم آراسته شد! بیسوادان روی تخته‌های قهوه‌خانه نشسته بودند، قهوه‌خانه‌چی و شاگردش هم به کار و آموزشیار هم پای تخته در حال تدریس.

فردِ آمده از سمت نهضت از چند نفر درس پرسید و دید وضعیت تحصیلی مطلوبی دارند. رو کرد به آموزشیار و پرسید که چرا کلاس را در قهوه‌خانه تشکیل داده‌ای؟ آموزشیار جواب داده بود که می‌خواست کلاس را جای دیگری برگزار کند؛ اما قهوه‌چی و شاگردش هم که بی‌سواد بودند، نمی‌توانستند کارشان را تعطیل کنند و به کلاس بیایند. پس پیشنهاد برگزاری کلاس در قهوه‌خانه را داده بودند و با موافقت طرفین، کلاس هر روز داخل قهوه‌خانه تشکیل می‌شد!

در نهایت فردی که از طرف نهضت آمده بود، پرونده را مختومه اعلام کرد؛ بدون اینکه آموزشیار را متهم کند. آخرین جمله آن فرد بعد از تعریف خاطره این بود؛ تجلی یافتن شعار ایران را سراسر مدرسه کنیم. ساختار مردمی نهضت همین‌قدر منعطف و یکی از علت‌های پیشرفت کشور در سطح سواد و آگاهی همین قابل کِش و قوس بودن اجزای ساختار نهضت بود. برخلاف چیزی که امروزه در ساختار صلب و غیرمنعطف اداری این عصر می‌بینیم که یک بخشنامه، دست همه بخش‌ها را در پوست گردو می‌گذارد، کارها را قفل می‌کند و چوب لای چرخ انجام وظیفه می‌شود.

دانلود مستند مدرسه ای در دوردست از سایت سفیر تماشا

مستند مدرسه ای در دوردست به سال‌های اوج نهضت که همزمان شده بود با جنگ تحمیلی می‌پردازد و راهبری این نهاد را به دست حجت‌الاسلام قرائتی توضیح می‌دهد. حتی پیشنهاد تعطیلی نهضت هم به امام خمینی داده می‌شود تا بودجه نهضت صرف اتمام جنگ تحمیلی شود؛ اما امام خمینی که ارزش علم و دانش را می‌دانستند، با این پیشنهاد مخالفت می‌کنند و در دیدار با آموزشیاران، جمله مشهور «ای کاش بشر مسلسل‌ها را به قلم تبدیل کند. آنقدری که قلم در خدمت بشر بوده است، مسلسل‌ها نبوده‌اند» را خطاب به حاضرین می‌گویند.

 

شما می‌توانید مستند مدرسه ای در دور دست را به‌صورت قانونی و آنلاین در همین صفحه از سایت سفیر تماشا دانلود کنید. همچنین پس از دانلود و تماشای آن، سوالات و نظرات سازنده خود را درباره این مستند دستاوردهای انقلاب اسلامی در بخش دیدگاه همین صفحه بنویسید.

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مستند مدرسه ای در دوردست”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ورود | ثبت نام
شماره موبایل یا پست الکترونیک خود را وارد کنید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد